علماء

زندگی نامه شرح حال و خاطرات علما

علماء

زندگی نامه شرح حال و خاطرات علما

شرح حال، زندگی نامه و خاطرات مرحوم حضرت آیت الله حاج سید حسین احمدی زاده

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

شرح حال، زندگی نامه و خاطرات مرحوم حضرت آیت الله حاج سید حسین احمدی زاده

اذا مات العالم الفقیه ثلم فی السلام ثلمه لایسدها شیء

وقتی عالم فقیهی از دنیا برود، رخنه ای در اسلام بوجود می آید که هیچ چیز آن را نمی پوشاند.

بزرگمردی از سلاله نبوت و امامت که وجودش منشاء برکات بود و علم و قلمش در گسترش فضائل انسانی و سجایای عالی بشر به کار می رفت. روزگاری که عظمت و رفعت بر پایه تقوی و فضیلت بود حضرت آیت الله احمدی زاده با مایه های عظیم علمی و فقهی و قدرت اجتهاد یکی از اوتاد زمان خود بود.

مرحوم مغفور حضرت آیت الله حاج سید حسین احمدی زاده در تاریخ 3/3/1299 مصادف با 11 رمضان المبارک 1336 قمری در زادگاه خویش لامرد فارس در خانواده ای روحانی، اصیل و اهل علم دیده به جهان گشود.

وی از نظر شجرنامه آن گونه که در مقدمه کتاب تألیفی خود «منتخب الاحادیث» نگاشته نوه مرحوم سید علی بحرینی و فرزند سوم ایشان می باشد.

خواندن و نوشتن را در لامرد فرا گرفت و در دورانی که فقر و محرومیت همه جا را فرا گرفته بود مرحوم برای فراگیری علم و معرفت علی رغم همه مشکلات ،دوری راه و خطرات، زادگاهش را ترک و عازم شهر های آبادان و نجف اشرف می شود. در آبادان به مدت یک سال مقدمات را در محضر حضرت حجه الاسلام مرحوم شیخ عبدالرسول قائمی اصفهانی «ره» و برای ادامه دروس سطح در اواخر زعامت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی «ره» در سال 1346 قمری راهی نجف اشرف شده و مدت 10 سال دروس سطح بویژه مکاسب و کفایه به همراهی تعدادی از ایرانیان مقیم نجف همچون حاج علی دشتی و حاج سید هاشم مهری ، نزد اساتید آن سامان به ویژه حجه الاسلام شیخ مجتبی لنکرانی «ره» فرا گرفته و حدود  8 سال از دروس خارج فقه آیات عظام مرحوم آیت الله حکیم ،آیت الله شاهرودی ، آیت الله خویی و امام خمینی «ره» بهره مند می گردد.

در سال 1378 قمری به امر استاد معظم شان مرحوم آیت الله العظمی خویی به کویت مسافرت کردند و حدود 14 سال به وعظ و ارشاد پرداختند و در سال 1401 قمری به زادگاه اصلی اش لامرد برگشت. ابتدا در محله حسین آباد خسروی اقامت و توفیق بنای یک حسینیه و مسجد را می یابد. از امور خیر ایشان باید به تجدید بنای 2 مسجد و یک حسینیه که از جدشان بنا گذاری شده بود و نیز احداث یک مغیسل در کنار قبرستان شاه حسن تل خندق نام برد.

او سال های اخیر را در محله تل خندق به امامت جماعت مسجد امام سجاد (ع) و روضه خوانی می پرداخت و درب خانه اش برای جویندگان احکام اسلامی باز بود.

از ویژگی های این دوره از زندگی اش اداره خوب منابر محرم و صفر و به ویژه روضه روز عاشورا است.

در سال 1373 هجری شمسی کتاب منتخب الاحادیث را تحت نظر فرزند مکرم اش حجه الاسلام سید عبدالهادی احمدی زاده منتشر کرد که در مباحث اخلاقی و شناخت شجره سادات لامرد بیشمار مورد توجه واقع شد.

سرانجام پس از 93 سال عمر شریف و وعظ و خطابه در سالروز شهادت سومین شهید محراب آیت الله دستغیب روح بلندش به ملکوت اعلی پر کشید و بنا به وصیت خویش در مقبره ای که برای خودش در کنار مغیسل و گلزار شهدای مرکزی ساخته بود مدفون گردید.

این عروج ملکوتی در تاریخ 11 ذیحجه 1429 مصادف با 20 آذر 1387 به ثبت رسید و تشییع جنازه با شکوه از عمق محبت مردم به ایشان برگزار شد.

و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیاً

امرار معاش عبادت اول و علم عبادت دیگر

ایشان در کل، سه بار با پای پیاده از لامرد به آبادان سفر نمودند که بار اول همراه برادرش سید علی سفر نمودند که سفر سختی را پشت سر گذاشتند. حاج آقا در سن نوجوانی برای امرار معاش لامرد را به مقصد آبادان ترک کردند. پس از مدتی در انجا خانه ای محقر تهیه نمودند و با حضور خواهر و مادر ایشان در این شهر مسؤلیت تامین معاش توسط ایشان بیشتر شد. خودش می فرمودند: وضع، خیلی رقت بار بود و با روزی 6 قران خانواده را اداره می نودیم. بعد از حدود یک سال مادر و یکی از خواهران از دنیا رفتند و درد یتیمی بر چهره او نشت لذا به فکر افتاد که تحصیل علوم دینی را مد نظر خود قرار دهد به همین منظور و برای کسب جواز ورود به عراق به کویت سفر نمود ولی توفیق نیافت و لذا مجددا به آبادان بازگشت و نزد شیخ عبدالرسول اصفهانی (ره) به تحصیل پرداخت و در آنجا با شیخ بصری آشنا و بنا به پیشنهاد ایشان و با پس انداز 200 تومان و به طور غیر رسمی راهی نجف اشرف گردید. فرزند ایشان سید عبدالهادی نقل می کند ما شب ها در نجف اشرف و در آن تابستان گرم جهت خوابیدن به پشت بام می رفتیم اما حاج آقا مشغول مطالعه می شدند تا حدود ساعت یک بعد از نیمه شب، و این برنامه همه شب ها ادامه داشت و خود حقیر ناظر آن بودم که کل کتاب های بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی که حدود 110 جلد می باشد دوره کردند و گاهی هم به خودم می فرمودند این جلد در جایش بگذار و جلد بعدی برای بیاور.

عشق و علاقه وافر مرحوم به کسب علم و دانش موجب گردید ایشان هزاران جلد از مجموعه یکصد هزار جلدی کتابخانه علامه امینی «ره» در نجف اشرف را در طول مدت اقامت در نجف مورد مطالعه و بررسی قرار دهند. به گفته خود ایشان فقط 4000 جلد کتاب در مورد اهل بیت و حضرت علی «ع» را مطالعه نموده است.

مهاجرت:

همان طور که اشاره شد مرحوم جهت امرار معاش و نیز فراگیری علم و ادب علی رغم همه مشکلات ،موانع و محرومیت ها منطقه را ترک و عازم شهرهای آبادان و سپس نجف اشرف می شوند.در دوره اقامت در نجف با فرا رسیدن ماه های محرم و صفر و به منظور برپا داشتن سوگواری واقعه عاشورا عازم شهر های کربلا و آبادان می گرند.اقامت در نجف برای مرحوم و سایر طالبان علم با مشکلاتی همراه ، به طوری که تا مدت ها فاقد مجوز اقامت بودند تا اینکه در زمان وزارت خارجه سید حسین فاطمی «وزیر امور خارجه وقت» و دستور ایشان به کنسولگری عراق ، جهت ایشان و تعداد دیگری از علما و روحانیون با معرفی مجتهدین وقت آیت الله شاهرودی و میرزا آقا بواناتی مجوز اقامت صادر می گردد.در این زمان مرحوم به تقاضای جمعی از مردم کویت برای بهره مندی از ثمره علم و دانش ایشان ، با کسب اجازه و به امر استادش مرحوم آیت الله خویی «ره»  عازم کشور کویت گردیده و در آنجا مدتی امام جماعت مسجد نقی و سپس امام جماعت مسجد اشکنانی ها عهده دارد و نیز در حسینییه اشکنانی ها مجالس روضه خوانی ، وعظ و خطابه و دعا بر پا و مدت ها در آن کشور به تبلیغ امور دینی می پردازد.

سفر حج:

اولین سفر مرحوم در سن 22 سالگی در تاریخ 14 صفر 1364 از طریق نجف بود.دومین سفر روحانی و معنوی ایشان از لامرد با مرحوم حاج سید هاشم موسوی و از طریق بندرعباس- دوبی بحرین، که در بحرین با آقای حاج علی دشتی (از دوستان دوره تحصیل در نجف) ملاقات ، و با سید عیسی ابوالقدر و چند تن دیگر از علما عازم مکه می شوند.

مجالس روضه خوانی ،وعظ و خطابه :

مردم، مرحوم حاج سید حسین احمدی زاده را با روضه ها و خطابه های جذاب،دلنشین، قاطع، پرشور و گاهی حماسی اش می شناسند.

مرحوم عشق و علاقه وافری به روضه خوانی، وعظ و خطابه داشت.ایشان از سبک و سیاق خاصی در روضه خوانی و خطابه برخوردار بود. استفاده از آیات و احادیث، شعر، امثال و حکم، خاطرات، طنز و داستان به همراه ریتم کلامی مخصوص به خود، روضه های او را در اذهان پیرو جوان ماندگار کرده است. قاطعیت و شجاعت بدون ملاحظه و تعارف در انتقال مفاهیم، احکام، دستورات اخلاقی، اجتماعی اسلام، امر به معروف و نهی از منکر از ویژگی های بارز اخلاقی منابر و روضه های ایشان بود. به طوری که کمتر کسی یافت می شد که از روضه ها و خطابه های مرحوم اظهار خستگی نماید، این امر موجب گردیده که علاقه مندان زیادی خواهان تهیه نوار های صوتی روضه ها و خطابه های ایشان باشند.    

دلسوزی برای مردم زادگاهش:

حاج آقا وقتی به ایران بازگشتند احساس کردند که مردم لامرد محروم هستند لذا به محضر حضرت امام خمینی «ره» و آیت الله طالقانی در قم شرفیاب و تقاضای رسیدگی به اوضاع منطقه و رفع محرومیت ها از جمله احداث راه لامرد لار به عنوان اساسی ترین نیاز مردم مطرح نمودندکه در آن زمان حضرت امام «ره» دستور رسیدگی صادر و گردنه چاهشور در اولویت طرح های عمرانی قرار گرفت. خود ایشان هم چند مسجد و حسینیه در آبشولی، حسین آباد، قبرستان شاه حسن تلخندق و تجدید بنای مسجد امام سجاد (ع) را به عهده گرفتند و سال ها در این مسجد نماز خوانده و بین الصلاه احکام می گفتند.

تألیف و خدمات:

از مرحوم یک جلد کتاب« منتخب الاحادیث» حاوی مطالب اخلاقی و شناخت شجره سادات لامرد که منبع با ارزشی در این زمینه است به یادگار مانده است. همچنین دو کتاب نیز در دست تالیف داشتند که به دلیل مشکلات مالی چاپ نشد.

علاوه بر آن در دوره حیات خود توفیق بنای یک حسینیه و مسجد در محله حسین آباد خسروی و تجدید بنای دو مسجد و یک حسینیه که از جدشان بنا گذاشته شده و نیز احداث یک غسالخانه در کنار قبرستان شاه حسن تلخندق از خدمات ایشان است. مرحوم در طول سالیان متمادی اقامت در لامرد به روضه خوانی،امام جماعت مساجد ، راهنمایی وارشاد مردم ،تبلیغ امور دینی پراخته و درب خانه اش برای جویندگان احکام اسلامی و دینی همیشه باز بود.

وفات:

سرانجام پس از 93 سال عمر شریف ،وعظ و خطابه در سالروز شهادت سومین شهید محراب روح بلندش در مورخ 11 ذی الحجه 1429 هـ .ق مصادف با 20 آذر 1387 به ملکوت اعلی پیوست. حاج آقا 11 روز قبل از وفات اصلاً آب نخوردند و هنگام فوت دهانشان از تشنگی خشکیده بود. شاید در دلش این چنین می گفت: ای مولا و سرورم (امام حسین (ع) ) اگر چه اکنون قدرت خدمت و نوکریت را ندارم اما می توانم به یاد شما با لب تشنه از این دنیا بروم.

و بنا به وصیت خویش در مقبره ای که برای خودش  در کنار غسالخانه شاه حسن جنب گلزار شهدای مرکزی ساخته بود دفن گردید و تشییع جنازه ای با شکوه که ناشی ازعمق عشق و علاقه مردم به این روحانی جلیل القدر بود برگزار گردید.